سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که حق کسى را گزارد که حقش را به جا نیارد ، به بندگى او اعتراف دارد . [نهج البلاغه]
پایگاه اینترنتی زهرای اطهر سلام الله علیها
تشویق به تربیت
  • نویسنده : گل یاس:: 87/8/12:: 1:45 عصر
  •                                                          تشویق به تربیت 
    تعالیم اسلام ، به تربیت جان و پرورش روح بسیار توجّه دارد؛ زیرا انسان در پرتو تربیت

     نفس و تزکیه روح ، به مراحل کامل انسانیت دست مى یابد و عاقبت به فلاح و سعادت

     ابدى نایل مى شود؛ چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام مى فرماید: لو کنّا لا نرجوا

     جنة و لا نخشى نارا و لا ثوابا و لا عقابا لکان ینبغى لنا ان نطلب مکارم الاخلاق فانّها

     تدّل على سبیل النجاح . اگر فرضا به بهشت امید نداشتیم و از آتش دوزخ نمى

     ترسیدیم و به ثواب هم عقیده نداشتیم ، باز هم سزاوار بود که در جستجوى

     مکارم اخلاق باشیم ، زیرا مکارم اخلاق ، راه پیروزى و سعادت را به انسان

     نشان مى دهد.
    از سوى دیگر لازم است انسان در امور مادّى و جسمى غرق نباشد بلکه احیانا ریاضت

     جسمى بکشد تا بتواند دقیقا در مسیر تربیت روح قدم بردارد چنان که امیرالمؤمنین

     علیه السلام مى فرماید: اسهروا عیونکم و اضمروا بطونکم و استعملوا اقدامکم و

    خذوا من اجسادکم فجودوا بها على انفسکم . چشمان خود را بیدار نگه دارید و

    شکم خویش را لاغر کنید و قدم هاى خود را به کار گیرید، از جسمتان بکاهید

     و بر جان و روح و تربیت نفس خویش بیفزایید.
    به قول مولوى :
                                                      
      در زمین دیگران خانه مکن
                                 کار خود کن کار بیگانه مکن
                                                               کیست بیگانه تن خاکى تو
                                     کز براى اوست غمناکى تو
                                                              تاتوتن راچرب و شیرین مى دهى
                                     گوهر جان را نیابى فربهى


    نظر()
    ---------------------------------------------------
    راه تربیت
  • نویسنده : گل یاس:: 87/7/20:: 12:6 عصر
  • ای خدا دلمو هواییه کربلات کن منو قبولم کن... آقا منو بیار کربلات.اگرم نمیبری

     دلمو کربلایی کنتورو خدااااااااااااااااااااااااااا...............دلمو کربلایی کن..

    کربلایی کن...کربلایی.....................

    ...................................سلام

                                                                        راه تربیت 
    علامه طباطبایى قدس سره مى فرماید: یکى از راه هاى اصلاح اخلاق ، که در قرآن

    دیده مى شود این است که انسان را از نظر روحى و عملى طورى تربیت کند و چنان

     علوم و معارفى در وجود او بپروراند که با وجود آن جایى براى رذایل اخلاقى باقى

    نماند و ریشه رذایل اخلاقى سوزانده شود. این روش ، در هیچ یک از کتاب هاى

     آسمانى و تعلیمات انبیا که به دست ما رسیده وجود ندارد و در هیچ یک از آثار فکرى

     و حکماى الهى نیز دیده نمى شود.
    مثلاً انسانى که ریا مى کند و کارى براى غیر خدا انجام مى دهد یکى از دو علت

    بیشتر ندارد، یا مى خواهد از این راه ، شخصیّت و عزتى کسب کند، یا از قدرت دیگران

     مى هراسد، چنین کسى وقتى متوجّه شود که قرآن مى فرماید: انّ العزة للّه جمیعا

     و انّ القوّة للّه جمیعا باید به راستى به این دو حقیقت ، ایمانِ راسخ داشته باشد و

     بداند که عزّت و قدرت ، تنها از آن خداست و این جاست که دیگر زمینه اى براى ریا و

    ظاهر سازى در او باقى نمى ماند. نه به کسى امید دارد و نه از کسى مى ترسد اگر

    این دو حقیقت ، به یقین در دل انسان جاى گیرد، تمام رذایل اخلاقى را از دل مى زداید

     و به جاى آن ها صفات کریمه را قرار مى دهد- مانند ترس از خدا، عزّت نفس ، مناعت

     طبع ، استغنا.
    خداوند در قرآن کریم چندین بار فرمود: مالکیّت ، تنها از آنِ خداست ، هر چه در آسمان

     ها و زمین است از اوست . کسى که به حقیقت این مالکیت واقف باشد و بداند هیچ

    یک از موجودات ، استقلالى از خود ندارند و هرگز از ذات مقدّس او بى نیاز نیستند و

     خداوند مالک حقیقى ذات هر چیز و آنچه مربوط به ذات اوست مى باشد و به این

    حقیقت ایمان داشته باشد، در نظر چنین کسى همه موجودات ، هم از نظر ذات و

     هم از نظر صفات و افعال از درجه استقلال مى افتند واضح است چنین کسى ممکن

     نیست غیر خدا را طالب باشد و خضوع یا خوفى و رجایى نسبت به دیگرى پیدا کند

     یا از غیر خدا لذّت ببرد یا بر غیر او تکیه کند یا کار خود را به دیگرى واگذارد؛ او جز حق

     نمى خواهد و جز خدا نمى جوید خدایى که ذات مقدّسش باقى و همه چیز جز او

    فانى است .
    آیاتى که این روش را در تربیت و اخلاق تعقیب مى کند فراوان است از جمله :
    اللّه

    لا اله الاهوله الاسماء الحسنى  او خداوندى است که معبودى جز او نیست و براى

    او نام هاى نیک است .
    ذلکم اللّه ربکم لا اله الاهو خالق کل شئ 
    این است خداوند، پروردگار شما، هیچ

    معبودى جز او نیست ، آفریدگار همه چیز است .
    الذى احسن کل شى ءٍ خلقه 
    (خداوند) همان کسى است که همه چیز را نیکو آفرید.
    و عنت الوجوه للحىّ القیّوم 
    و همه چهره ها در آن روز (قیامت ) در برابر خداوند حىّ

    قیوم ، خاضع مى شود.
    کل له قانتون 
    همه موجودات در برابر او خاضعند.


    نظر()
    ---------------------------------------------------
    امکان تربیت وجود دارد !!
  • نویسنده : گل یاس:: 87/7/7:: 4:51 عصر
  •                                                        تعلیم مقدّم است یا تربیت ؟

    سلام دوستان.درپست قبلی درمورد تربیت صحبت کردیم.اکنون مقایسه ای

     را بیان میکنیم وبعد به این میپردازیم که آیا تربیت امکان دارد؟!

    در چهار مورد از قرآن کریم موضوع تعلیم و تربیت به عنوان هدف
    بعثت انبیا با هم ذکر شده است . در سه مورد تربیت و تزکیه بر تعلیم مقدّم شده است.

    و تنها در آیه 129 بقره تعلیم بر تربیت و تزکیه مقدم شده است .
    سرّ این که تزکیه در آن آیات مقدم شده این است که تزکیه و تربیت ، علت نهایى براى

    رسالت است و علت غایى در قصد و تصور، مقدم است و لکن چون در عمل و وجود

     خارجى

     ، مساءله تعلیم بر تربیت مقدّم است ، در این آیه تعلیم مقدم بیان شده است .

                                                          حــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــالا  !......

                                                                        امکان تربیت
    راه تربیت نفس و تهذیب اخلاق منحصر به مجاهدت و سعى و تلاش است و تا انسان

    کوشش نکند نمى تواند نفس سرکش را رام کند. بعضى افراد تن پرور که روزگار را به

    بطالت

    گذرانده اند و از جهاد با نفس فرار مى کنند، معتقدند که اصلاح اخلاق امرى غیر ممکن

     است

     و امور طبیعى اصولاً قابل تغییر نیست و براى اثبات این اندیشه باطل خود به دو امر

     استدلال

     مى کنند:
    1)
    اخلاق ، صورت باطنى است ؛ چنان که خلقت ، صورت ظاهرى است و همان طورى

     که

    خلقت ظاهرى ، قابل تغییر نیست اخلاق هم که خلقت باطنى است ، قابل تغییر نمى

     باشد.
    2) اخلاق حسنه زمانى حاصل مى شود که انسان بتواند به طور کلّى خشم و شهوت

     و دنیا

    طلبى و مانند آن را ریشه کن سازد و این امر غیر ممکن است و اشتغال به این کار

    تضییع عمر

     و بدون فایده است .
    در پاسخ این گروه باید گفت : اگر اخلاق قابل تغییر و تبدیل نباشد این همه سفارش و

    اندرز و

    راهنمایى هایى که رهبران دینى داشته اند، لغو خواهد بود. علاوه آنکه خداوند نمى

    فرمود: قد

     افلح من زکیها و قد خاب من دسیها. رستگار شد کسى که تزکیه نفس کرد و زیان کرد

     کسى

     که خود را فریب داد. اینان چگونه معتقدند که انسان تربیت پذیر نیست ، با این که

    حیوانات

    وحشى وقتى با انسان انس مى گیرند، تربیت مى شوند، مانند آهو وسگ که تعلیم

    دیده و صید

     مى کنند واسبى که چموش است بر اثر تربیت ، رام ومنقاد مى گردد.

    درپست های بعدی باهم راه تربیت راخواهیم شناخت.........پس....

    منتظر باشید

                                               الـــــــــــــــــــــتـــــــــــــماس دعـــــــــــــــــــــــــــــــــا


    نظر()
    ---------------------------------------------------
    تربیت در اسلام.....................
  • نویسنده : گل یاس:: 87/6/25:: 6:45 صبح
  • ســــــــــــــــــــــلـام.راه سعادت ما تربیت درست هست.این رو تو پست قبلی بیان کرده بودیم.

    پس حالا که متوجه ی این مهم شدیم باید به مفهوم این کلمه یعنی تربیت هم پی ببریم.

    مطالبی رو که الان و در پست های بعدی میزارم و خواهم گذاشت

    فعلا مربوط به تربیت دراسلام هست.

                                                              مفهوم تربیت          

    تربیت از ماده (ربو) مصدر باب تفعیل ، به معناى پرورش دادن است که در آن نموّ

     و زیادتى

    ملاحظه شده است ؛ مانند تزکیه که آن نیز به معناى نمو و رشد است . راغب

    گوید: (ربّ)

    در اصل به معناى تربیت است و ربّ به طور مطلق فقط بر خداوند اطلاق مى

    گردد که متکفّل

     اصلاح موجودات است .


    در قران کریم ، مشتقّات تربیت چند بار به کار رفته است از جمله :
    الف )
    و ترى الارض هامدة فاذا انزلنا علیها الماء اهتزّت و ربت
    (20) زمین را خشک و

    بى حاصل

     مى بینى ، پس هنگامى که باران فرو مى فرستیم تکانى مى خورد و رشد و

     نموّ گیاهان

     در آن آغاز مى شود.
    ب )
    و قل ربّ ارحمهما کماربّیانى صغیرا
    (21) بگو خدایا والدینم را مورد رحمت خود

     قرار ده

     همان طورى که آنان مرا در کودکى مورد لطف و رحمت خویش قرار دادند.


    بعضى از محققّین گویند: ربّ در جمله
    (ربّیانى صغیرا) از مادّه (ربو) است نه از مادّه

     (ربب ) چون

     معناى تربیت ، در نوع مواردى که به کار رفته عبارت است از نموّ و زیادت

    جسمانى و پرورش

     مادّى ؛ و تربیت و سوق دادن به کمال و سعادت معنوى در اغلب موارد ملاحظه

     نشده است

    البتّه تربیت یک مفهوم عامّى دارد که جمیع مراتب حصول نشو و نما و زیادتى

     را به هر کیفیتى

     که باشد اعم از مادى و معنوى شامل مى شود(22) بنابراین واژه تربیت ، - با

     توجه به ریشه آن

     - به معناى فراهم آوردن موجبات فزونى و پرورش است . علاوه بر این ، تربیت

     به معناى تهذیب

     نیز استعمال شده که به معناى از بین بردن صفات ناپسند اخلاقى است .

    گویا در این استعمال

     نظر به آن بوده است که تهذیب اخلاقى مایه فزونىِ مقام و منزلت معنوى

     است و از این حیث

    مى توان تهذیب را تربیت دانست .

    حال باید به دنبال مرجعی بگردیم برای اینکه ما رو هدایت کنه به سوی اون

    تربیتی که ما اون رو

    درک کردیم.

    و اون مرجع قرآن است.

                                                               قرآن کتاب تربیت           

    قرآن کریم ، کتاب هدایت ، نور، شفاء، رحمت ، تذکّر، موعظه ، بصیرت و

    برنامه زندگى و

    داروى مؤ ثّر براى همه دردها معرّفى شده است که در سایه عمل به دستورات

     آسمانى آن

     ، انسان مى تواند به سعادت ابدى برسد. یا ایها الناس قد جاءتکم موعظة

    من ربکم و شفاء

     لما فى الصدور و هدى و رحمة للمؤمنین (23) علاّمه طباطبایى قدس سره

     مى فرماید: اگر

    چهار صفتى که در این آیه براى قرآن آمده با خود قرآن سنجیده شود آیه

    شریفه به صورت

    جامعى در مى آید که تمامى آثار پاکیزه و زیبائى قرآن را در بر دارد. قرآن در

     روحیّه مردم مؤمن

    چنان اثر مى کند که دل ها بارور مى شود و نقش پاکى ها در آن ها ترسیم

     مى گردد.(24)

    در واقع آیه شریفه چهار مرحله از مراحل تربیت و تکامل انسان را در سایه

     پیروى از قرآن بیان

    مى کند.
    1) موعظه و اندرز.
    2) پاکسازى روح انسان از انواع رذایل اخلاقى .
    3) هدایت ؛ که پس از پاکسازى انجام مى گیرد یعنى تکامل و پیشرفت

    انسان در تمام

    جنبه هاى مثبت .
    4) شایستگى انسان براى رسیدن به رحمت و نعمت پروردگار. هر یک از

    این مراحل به

     دنبال دیگرى قرار داردو همه آن ها در پرتوپیروى از قرآن کریم به دست

    مى آید.(25)


    قرآن کریم انسان ها را اندرز مى دهد و زنگار گناه و صفات زشت را از قلب

     ها مى زداید

     و نور هدایت را بر دل ها مى تاباند و نیز قرآن است که نعمت هاى الهى

     را بر فرد و

     جامعه نازل مى گرداند.
    حضرت على علیه السلام مى فرماید: فاستشفوه من ادوائکم و استعینوا

     به على لا

     وائکم فان فیه شفاء من اکبر الداء و هو الکفر والنفاق و الغى و الضلال

    (26) از قرآن براى

    بیمارى هاى خود شفا بطلبید و به آن براى حل مشکلاتتان استعانت

    جویید زیرا قرآن ،

     شفاى بزرگ دردهاست که آن درد کفر و نفاق و گمراهى و ضلالت است .

                        الــــــــــــــــــــــــــــــــــتماس دعـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا


    نظر()
    ---------------------------------------------------
    بهترین را سعادت چیست؟
  • نویسنده : گل یاس:: 87/6/15:: 7:11 صبح
  • باسلام خدمت تمامی دوستان.بنده ازاین پست به بعد قصد دارم برای شما مطالبی

     دررابطه با هوای نفس قرار بدم.امیددارم که بتونم وظیفمو به درستی انجام بدم

     وشما هم بهره کافی

     رو از اون ببرین.برای شروع به کار میخوام ابتدا دررابطه با بهترین راه سعادت انسان

     صحبت کنم.

    بدون تردید همه انسانها در جستجوى رسیدن به کمال و سعادت هستند اما

    در اینکه کمال و سعادت انسان در چیه گروهى زیادى از انسانها به خاطر عدم

     اعتقاد به مبانى

     دینى سعادت خویش را در محدوده نظام مادى و دنیوى از قبیل کسب ثروت یا شهرت

    یا قدرت مى دانند که به آن اشاره مى شود.
    برخى کمال خود را در امکانات مادى مى دانند مانند گروهى از قوم موسى

    علیه السلام

     که گفتند: یا لیت لنا مثل ما اوتى قارون انه لذو حظّ عظیم (1)
    بعضى مانند منافقان سعادت خود را در دوستى با بیگانگان مى دانند. الذین

    یتخذون الکافرین

     اولیاءمن دون المؤمنین ایبتغون عندهم العزّه (2)
    گروهى عزّت و کمال خویش را در محور دانشهاى مادى مى دانند و به آن

    شادمانند فرحوا

    بما عندهم من العلم (3)
    عدّه اى شرافت خود را در ثروت فراوان و جمعیت زیاد مى دانند انا اکثر منک

    مالاً و اعزّ نفرا(4)
    بعضى فلاح و رستگارى خود را در محور زورگویى و برترى جویى مى دانند

     چنانکه فرعون

    مى گوید: قد افلح الیوم من استعلى (5)
    امّا از نظر اسلام بهترین و بالاترین راه سعادت تربیت و تزکیه نفس است

    قد افلح من زکیّها(6)
    و بعثت پیامبران الهى و پیشوایان دینى به همین منظور است لقد منّ

    اللّه على المؤمنین

     اذ بعث فیهم رسولاً من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلّمهم

    الکتاب و الحکمة (7)

    دیدگاه ای مختلف رو درباره سعادت خوندید.حالا
    جالب اینکه خود پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله به این حقیقت تصریح

     مى کند و مى فرماید:

     انّى بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق و محاسنها (8)
    و امام صادق علیه السلام به قسمتى از مکارم اخلاق و فضائل نفسانى

     آن حضرت اشاره

     مى کند و مى فرماید خداوند اوصاف برجسته انسانى را به پیامبر

    مرحمت نمود شما نیز

    خود را آزمایش کنید اگر داراى این کمالات هستید خداوند را سپاس کنید

     و در افزودن شدن

     آن رغبت بورزید. خصّ رسول اللّه بمکارم الاخلاق فامتحنوا انفسکم فان

     کانت فیکم فاحمدوا

    اللّه عزوجل و ارغبوا الیه فى الزیادة منها فذکرها عشرة الیقین و القناعة

     و الصبّرو الشکر و

    الحلم و حسن الخلق و السخاء و الغیرة و الشجاعة و المروّة (9)
    در قرآن کریم دستورات فراوانى که نشانه کرامت اخلاقى است وجود دارد

     که به نمونه اى از

     آن اشاره مى شود.
    1. با کفارى که با شما سر جنگ ندارند نیکى کنید و عدالت ورزید

    لاینهاکم اللّه عن الذین

     لم یقاتلوکم فى الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبرّوهم و تقسطوا

     الیهم (10)
    2. با بت پرستان به بدى و زشتى سخن نگوئید و لا تسبّوا الذین یدعون

     من دون اللّه (11)
    3. با اهل کتاب به طرز شایسته سخن بگوئید قولواللنّاس حسنا(12)
    4. در مقام بحث و مجادله با اهل کتاب به طرز نیکو مجادله کنید و لا

    تجادلوا اهل الکتاب الاّ

    بالّتى هى احسن (13)
    5. نسبت به افراد جاهل (تحمّل داشته ) و از آنها اعراض کنید و اعرض

    عن الجاهلین (14)
    6. با پدر و مادر مشرک مصاحبت نیکو داشته باشید و صاحبهما فى

    الدنیا معروفا(15)
    7. نسبت به بینوایان بى اعتنا نباشید و آنان را طرد نکیند و لاتطرد الذین

     یدعون ربهم بالغداة

    و العشىّ یریدون وجهه (16)
    8. نسبت به افرادى که به شما محبت مى ورزند پاسخ بهتر بدهید. و

    اذا حیّیتم بتحیّة فحیّوا

     باحسن منها(17)
    9. افرادى که با شما بدرفتارى مى کنند به طرز نیکو بدى آنها را از بین

     ببرید ادفع بالتى هى

    احسن السّیئة (18)
    10. از خداوند بخواهید کینه اى در دل شما نسبت به برادران دینى نباشد

    . و لا تجعل فى

    قلوبنا غلاً للذین آمنوا(19)
    نکته قابل توجه اینکه این سلسله از دستورات اخلاقى و نظائر آن به منظور

     تربیت و تزکیه روح

     انسانى و تکامل یافتن در مسیر عبادت و بندگى خداوند متعال است .

    نظرتونو حتما بگین برام مهمه که دیدگاه شمارو درباره مطالب وب بدونم.باتشکر


    نظر()
    ---------------------------------------------------
    <      1   2      

    لیست کل درد و دلای این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
     Atom 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 83811
    بازدید امروز : 4
    بازدید دیروز : 3
    ........ پیوندهای روزانه........
    بهترین روشهای ترک خود ارضائی [87]
    [آرشیو(1)]


    ... موضوعات یادداشت ها...
    هوای نفس[6] .
    ............. بایگانی.............
    شهریورماه 87
    مهرماه 87
    آبان ماه 87

    ........... خودم ..........
    پایگاه اینترنتی زهرای اطهر سلام الله علیها
    مدیر وبلاگ : گل یاس[14]
    نویسندگان وبلاگ :
    المهدی313
    المهدی313 (@)[2]


    اللهم اشف صدرالحسین بقیام المهدی سلام به همه ی بازدیدکنندگان محترم. امیدوارم که ازاین وبلاگ درجهت بهره معنوی استفاده فرمائید. انشالله همه ماجزو رهروان راه سعادت باشیم. این ایستگاه رو با صلوات محمدی خودتون عطرآگین کنید وبازدید کنید. اللهم عجل لولیک الفرج.یامهدی *یاحسین التماس دعا

    .......... لوگوی خودم ........

    ............. اشتراک.............
     
    ............ طراح قالب...........